English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3888 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
eot geo reo U باز کردن دفاع ضربدری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
juji uke U دفاع ضربدری
heichio makki U بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
juji U ضربدری
cross wise U چلیپایی ضربدری
cross products U حاصلضرب ضربدری
racking seizing U بستن ضربدری
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
tae U پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
pleaded U دفاع کردن
defending U دفاع کردن
defends U دفاع کردن
defends U دفاع کردن از
defended U دفاع کردن
buckler U دفاع کردن
to stick up for U دفاع کردن از
plead U دفاع کردن
deraign U دفاع کردن
makki U دفاع کردن
to make a d. U دفاع کردن
pleads U دفاع کردن
implead U دفاع کردن
defend U دفاع کردن
defended U دفاع کردن از
defend U دفاع کردن از
propugn U دفاع کردن از
fend U دفاع کردن
asserted U دفاع کردن از
advocate U دفاع کردن
advocated U دفاع کردن
say a good word for U دفاع کردن
assert U دفاع کردن از
advocates U دفاع کردن
advocating U دفاع کردن
answer U دفاع کردن
answers U دفاع کردن
asserting U دفاع کردن از
asserts U دفاع کردن از
answered U دفاع کردن
answering U دفاع کردن
defending U دفاع کردن از
to defend [from] U دفاع کردن [از]
ward off U دفاع کردن
breasts U باسینه دفاع کردن
defenses U دفاع کردن استحکامات
defence U دفاع کردن استحکامات
breast U باسینه دفاع کردن
champion U مبارزه دفاع کردن از
parry U سد کردن دفاع مستقیم
championed U مبارزه دفاع کردن از
speak out <idiom> U دفاع کردن از چیزی
championing U مبارزه دفاع کردن از
parrying U سد کردن دفاع مستقیم
parried U سد کردن دفاع مستقیم
parries U سد کردن دفاع مستقیم
champions U مبارزه دفاع کردن از
bayed U دفاع کردن درمقابل
assert oneself U از حق خود دفاع کردن
defense U دفاع کردن استحکامات
bays U دفاع کردن درمقابل
to keep at bay U دفاع کردن درمقابل
baying U دفاع کردن درمقابل
bay U دفاع کردن درمقابل
bield U شجاع شدن دفاع کردن
detachment parry U دفاع با دور کردن شمشیرحریف
to defend oneself [against] U از خود دفاع کردن [درمقابل]
mayhen U ازوسیله دفاع محروم کردن
to act in self-defence U دفاع از خود اقدام [حرکت] کردن
redundancies U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancy U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
to vindicate a religion U دیانتی را بثبوت رساندن یاازان دفاع کردن
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense U دفاع وزارت دفاع
vindicating U دفاع کردن از محقق کردن
vindicate U دفاع کردن از محقق کردن
vindicates U دفاع کردن از محقق کردن
vindicated U دفاع کردن از محقق کردن
blocking U سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
briefed U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
parrying U دفاع
one man block U تک دفاع
defenses U دفاع
vindication U دفاع
advocation U دفاع
uncovered U بی دفاع
advocacy U دفاع
parry U دفاع
parries U دفاع
block U دفاع
blocked U دفاع
munition U دفاع
parried U دفاع
pleading U دفاع
apologias U دفاع
blocks U دفاع
defence U دفاع
czech defence U دفاع چک
answering U دفاع
defend U دفاع
answered U دفاع
apologia U دفاع
defended U دفاع
defense U دفاع
tae U دفاع با پا
fencing U دفاع
answers U دفاع
defending U دفاع
defends U دفاع
answer U دفاع
composite defense U دفاع مرکب
soto uke U دفاع از خارج
secretary of defense U وزیر دفاع
secretary of defence U وزیر دفاع
russian defence U دفاع روسی
defense in place U دفاع در محل
self defence U دفاع مشروع
secretary of state for defence U وزیر دفاع
defense in depth U دفاع در عمق
penetrates U نفوذ در دفاع
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
untenable U غیرقابل دفاع
pierce the block U شکافتن دفاع
philidor's defence U دفاع فیلیدور
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
pirc defence U دفاع پیرک
closed variation U دفاع تاراش
dutch attack U دفاع برد
plea of accused U دفاع متهم
polish defence U دفاع لهستانی
benoni defence U دفاع بنونی
position defense U دفاع موضعی
position defense U دفاع یا پدافندثابت
ego defence U دفاع خود
defensive board U دفاع سبد
replication U رونوشت دفاع
sham plea U دفاع ناموجه
robatsch defence U دفاع روباتش
d. armour U اسلحه دفاع
defendants U دفاع کننده
defendant U دفاع کننده
sham plea U دفاع پوچ
opening U شکافتن دفاع
openings U شکافتن دفاع
the right of self-defence U حق دفاع از خود
daylight U نفوذ در دفاع
damiano's defence U دفاع دامیانو
penetrated U نفوذ در دفاع
right of self defence U حق دفاع مشروع
penetrate U نفوذ در دفاع
catenaccio U دفاع بتونی
semi circular parry U دفاع نیمدایره
self protection U دفاع از نفس
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
dog U دفاع بسته
double guard U دفاع با دو دست
dory defence U دفاع دوری
simple parry U دفاع ساده
deliberate defense U دفاع بافرصت
open U خط بازبی دفاع
open U بی دفاع واریز نش
opened U خط بازبی دفاع
opened U بی دفاع واریز نش
opens U خط بازبی دفاع
opens U بی دفاع واریز نش
department of defense U وزارت دفاع
self-defence U دفاع از خود
classical variation U دفاع ارتدوکس
active defense U دفاع عامل
three man block U دفاع سه نفره
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
indefensible U غیرقابل دفاع
vindicative U دفاع کننده
mikazuki uke ushiro geri U دفاع هلالی
hasty defense U دفاع تعجیلی
meran defence U دفاع مران
defensive U منطقه دفاع
right of self preservation U حق دفاع از خود
extended defense U دفاع گسترده
in self defence U برای دفاع
backfield U دفاع نفوذی
indefensibility U دفاع ناپذیری
tenability U دفاع پذیری
war department U وزارت دفاع
achi komi U دفاع فشاری
coverage U دفاع پوششی
national defense U دفاع ملی
fullback U دفاع پوششی
national defence U دفاع ملی
morote uke U دفاع با دست
nagashi uke U دفاع پرسی
age ake U دفاع بالارونده
morote uke U دفاع دوتایی
summetrical defence U دفاع متقارن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
2make the case? به فارسی چی میشه
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com